کد مطلب:78114 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

حکمت 314











و روی انه علیه السلام: «لما ورد الكوفه قادما من صفین، مر بالشبامیین، فسمع بكاء النساء علی قتلی صفین و خرج الیه حرب بن شرحبیل الشبامی و كان من وجوه قومه، فقال علیه السلام:

«ایغلبكم نساوكم علی ما اسمع؟ الا تنتهو نهن عن هذا الرنین؟»

و اقبل یمشی معه و هو علیه السلام راكب فقال له:

«ارجع فان مشی مثلك مع مثلی فتنه للوالی و مذله للمومن.» یعنی و روایت شده است كه او علیه السلام در وقتی كه وارد كوفه شد، در حالتی كه واردشونده بود از جنگ صفین، گذشت به قبیله ی شبامی ها از قبایل عرب، پس شنید گریه ی زنان را بر كشته های جنگ صفین و بیرون آمد به سوی او حرب پسر شرحبیل شبامی و بود او از رئیس های طایفه ی خود، پس گفت علیه السلام به او كه:

آیا غلبه دارند بر شما زنان شما بر چیزی كه من می شنوم؟ آیا نهی نمی كنید و بازنمی دارید ایشان را از این شیون و زاری كردن؟

و روآورد حرب كه پیاده راه رود با آن حضرت، در حالتی كه او علیه السلام سوار است، پس گفت علیه السلام به او كه:

برگرد به طایفه ی خود، پس به تحقیق كه پیاده راه رفتن مثل تو با مثل من بلیه ای است از برای حاكم و امیر و ذلت و خواری ای است از برای مومن.